سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوشیانت

 

کسی که حکمتی را نشر داد، با آن یاد می شود [امام علی علیه السلام]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?رضا حریری

دوشنبه 84/12/8  ساعت 10:39 صبح

پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان-2

پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان-2

 

بنده تصمیم ندارم که در این مختصر از هولوکاستی صحبت کنم که به دستور یهود همه باید آن را واقعی بدانند . بلکه برای دوستان جوانم از هولوکاستی خواهم گفت که این بار به فرمان یهود همه باید آن را افسانه بخوانند . و آن هولوکاست ایرانی کشی و نخبه کشی ایرانیان است به دست یهودیان ، قتل عامی وسیع که نزد ایرانیان به قتل عام مغان معروف است . و یهودیان آن را پوریم میخوانند . هر ساله در سالروز این کشتار وحشیانه که از هر یازده ایرانی یکی کشته شده است ، یهودیان جشنی بنام پوریم برگزار می کنند . پوریم ویرانگر ، که هستی اقوام کهن ایرانی را تا طلوع اسلام برچید و تبعات و تاثیرات ضد تمدنی آن تا به امروز نیز باقی است .
از آنجایی که این مقاله را معلمی برای دوستان دانش آموزش می نویسد ، لازم می بیند که در شروع این بحث مطالب کوتاهی را در غالب سوال و یا نکته به سمع دوستان جوانش برساند .
1- پوریم یکی از بزرگترین جشن های یهودیان است . یهودیان در جشن پوریم در دو نوبت به قرائت کتاب استر می پردازند . آنان واقعه کشتار 75800 نفر از ایرانیان را معجزه الهی می دانند و به همین مناسبت سیزدهم ماه ادار را روزه می گیرند .



چهاردهم و پانزدهم ماه ادار را به رقص و پایکوبی می پردازند . پوریم برای یهودیان یک الگوی رفتار تاریخی است که تلقین می کند : به هر بهایی فقط به فکر آسایش و نجات قوم باش نه چیز دیگر . ماجرای پوریم و یا هولوکاست ایرانی کشی در کتاب Esther آمده است .

2- استر نام آخرین دفتر از کتاب تورات است . در این دفتر نامی از یهوه ، خدای بنی اسرائیل برده نشده . این کتاب در اواخر عهد هخامنشی و یا پس از آن نوشته شده است . بنابر نوشته د. جوینی مطالب کتاب استر تماما در خدمت مصالح رباخواران حاکم بر جهان ، یعنی صهیونیستها و فراماسونها است .
این کتاب عمق نفرت و انزجار تند یهود نسبت به غیر یهودیان به ویژه ایرانیان را نشان می دهد . شدت و تندی نفرت بحدی است که حاخام ها و فقیهان قوم یهود در سده اول میلادی مطمئن و متفق القول نبودند که آیا باید کتاب استر را در کتاب مقدس بیاورند یا نه ؟ از اقوال مارتین لوتر از رهبران پروتستان ها نقل کرده اند که گفته است : ای کاش این داستان وجود نداشت .

با این وجود ، آیا تعجب آور نیست که توین بی و ویل دورانت که به تمام سوراخ سنبه های تاریخ بشر سر کشیده اند ، در اعلام کتابهایشان واژه ای بنام پوریم ثبت نشده است ؟ و آیا دوست جوان من نمی پرسد که چرا در Encyclopedia دائرة المعارف های جهان از پوریم به عنوان یک ماجرای تاریخی با تبعات مخصوص خود نامبرده نشده است ؟

3- واژه هخامنش لقبی است که پس از تسلط داریوش و نخست وزیری مردخای و انتخاب استر به عنوان ملکه داریوش و قتل عام پر خشونت مخالفان یهود در سراسر ایران ، که نزد یهودیان به عید پوریم معروف است و بالاخره تسلط کامل رابی های یهود در ایران و بین النهرین ، مردم شکست خورده منطقه بر قوم داریوش نهادند و آن را حاخام منش به معنای پیرو روحانیت یهود نام نهادند1 .
تورات به دفعات بر تسلط کامل رابی های یهود بر دربار هخامنشیان تاکید می کند که مشروح آن را می توان در کتاب های استر ، عزرا ، نحمیا ، دانیال و اشعیا در تورات یافت .

4- هامان سوزان مراسمی است که یهودیان هر ساله در بسیاری از کشور های دنیا برگزار می کنند . بنابر آنچه آقای عباس احمدی در مقاله عید پوریم نوشته است : در ایتالیا ، فرانکفورت آلمان ، سالونیکای یونان ، ایران ، افغانستان ، لیبی ، مراکش ، بخارای ازبکستان ، منطقه قفقاز ، یمن برگزار می شود . ویژگی این مراسم سوزاندن هامان و رقص و پایکوبی یهودیان به هنگام آتش زدن مجسمه هامان است . در ازبکستان مجسمه را از یخ می سازند و به دور آن آتش روشن می کنند . در یونان نان هایی به شکل هامان درست میکنند و با چاقو سر آن را می برند . در ایران مجسمه هامان را به دار می کشند ، سپس می سوزانند. 2

اینک دوستان جوانم را به مطالعه ی پوریم ، هولوکاست ایرانی کشی و نخبه کشی ایرانیان به دست یهودیان دعوت می کنم . و از شما عزیزان تقاضا دارم که تا پایان این سری از مقالات را همراهی نمایید.

پوریم ، ایرانی کشی یهودیان و سیزده بدر ایرانیان

« تورات در کتاب استر می گوید : خشایار شاه پادشاه پارس در آخرین روز جشن 180 روزه که از باده نوشی سرمست بود ، دستور داد ملکه وشتی زیباییش را به مقامات و مهمانانش نشان دهد . ملکه امتناع ورزید و پادشاه بسیار خشمناک شد.

در شوش یک یهودی به نام مردخای پسر یائیز زندگی می کرد ، او دختر عموی زیبایی داشت بنام هدسه دختر ابیحایل که به او استر هم می گفتند . زمانی که قرار شد از تمام بلاد دختران زیباروی به حرمسرای پادشاه آورده شوند استر نیز همراه دختران زیبای بیشمار دیگری به حرمسرای قصر شوش آورده شد . به توصیه مردخای استر به هیچ کس نگفته بود که یهودی است . استر بیش از دختران دیگر مورد توجه و علاقه پادشاه قرار گرفت بطوری که پادشاه تاج بر سر استر گذاشت و او را به جای وشتی ملکه ساخت . اما استر مثل زمان کودکی دستورات مردخای را اطاعت می کرد. »

تا اینجای داستان به چند نکته باید توجه کرد :
1. امتناع وشتی از نمایاندن خود ، می فهماند که زن ایرانی راضی نیست ملعبه دیگران قرار گیرد . در ضمیر زن ایرانی حجب ، حیا و عفت از روزگاران دور وجود داشته است .

2. زیبایی استر نیز قابل ملاحظه است چیزی که در طول تاریخ ، یهود از آن بهره برده و امروز نیز یکی از ابزارهای مهم جاسوسی و نفوذ به دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی حکومتها و سازمانهای دولتی و بین المللی ، استفاده یهود از زنانش می باشد . انان برای به انحراف کشیدن نسل ها هم از حربه ی نمایش زنان بهره برده و می برند .

3. واضح است پیمانی که او بعنوان ملکه با پادشاه می بندد بر اساس پنهان کاری است ، او تصمیم به شتر دزدی دارد لکن در ابتدا تخم مرغ دزدی را به اجرا می گذارد . به یهودیانی که برای مقاصدی شوم دین ، عقیده و باور خود را پنهان می کنند و از اسم و رسم مقصد بهره می برند آنوسی می گویند . و استر یک آنوسی است . ظاهرا ملکه ی پادشاه است . رسما تورات می گوید : او فرمانبر مردخای یهودی است
« مرد خای نیز از طرف پادشاه به مقام مهمی در دربار منصوب می شود . با توصیه مردخای ، استر علیه هامان « وزیرالوزرا » دسیسه کرده و شاه هامان را اعدام و املاک او را به استر می بخشد . بعد از ان پادشاه انگشتر خود را به مردخای داد.
پادشاه به ملکه استر و مردخای گفت : شما می توانید حکمی مطابق میل خود بنام پادشاه برای یهودیان صادر کنید و آن را با انگشتر پادشاه مهر کنید . »

26 قرن از ماجرای استر ، مردخای و هامان می گذرد متاسفانه تاریخ شناسان ایران بیشتر به زرق و برق پادشاهان و افتخارات جعلی زمامداران پرداخته اند . و سلسله های پادشاهی را برایمان آرایشگری کرده اند .

جوان ایرانی از ماجرای دردناک نخبه کشی و ایرانی کشی که در کتاب استر آمده ، خبر ندارد . استر و مردخای توطئه گر را نمی شناسد . هامان « وزیرالوزرا » که مورد خشم یهود قرار گرفته است را نمی شناسد . او نمی داند که هامان در هنر دست میکل آنژ بر سقف نمازخانه سیس تین واتیکان چهره معصومی دارد که به صلیب کشیده شده است .

آیا میکل آنژ دانسته یا ندانسته نمی خواهد رنج و مصیبت مسیح بدست یهودیان را در صورت هامان بنمایاند ؟

آنانی که دم از ایرانیت ، قومیت و نژاد می زنند از چه طریقی هامان سوزان را که در بسیاری از نقاط جهان برگزار می شود ، به گوش جوان ایرانی رسانده اند ؟

« مردخای فرمانی بنام پادشاه نوشت و آن را به همه جا فرستاد . فرمانی که به یهودیان اجازه می داد متحد شوند و بد خواهان خود را از هر قومی که باشند ، بکشند و دارایی شان را به غنیمت بگیرند . تورات می گوید در سراسر مملکت همه از یهودیان می ترسیدند تمام حاکمان و استان داران ، مقامات مملکتی و درباریان از ترس مردخای ، به یهودیان کمک می کردند . و به این ترتیب یهودیان به دشمنان خود حمله کردند و آنها را از دم شمشیر گذرانده ، کشتند. »

تورات توضیح نمی دهد که چرا همه ی مردم ایران از یهود می ترسیدند چگونه می شود در یک مملکت غیر یهودی همه ی قدرت در انحصار یک یهودی قرار گیرد و همه ی مقامات از او بترسند مگر اینکه بپذیریم پادشاهان هخامنشی دست نشاندگان یهود بودند . آنچه که تورات و یهودیان بر آن تاکید دارند ، این است که آنان در ماجرای پوریم که پانزده ملت ایران را نابود کرده اند و هزاران نفر از هنرمندان ، اندیشمندان و مردم عادی را کشته اند ، پیش دستی و قتل عام پیش گیرانه بوده است.

از یهودیان و حامیانشان می پرسیم ، به چه دلیل مردم سراسر شرق میانه نسبت به این قوم نفرت و در دل کینه داشته اند ؟ آیا سبب دشمنی همیشگی آدمی با یهودیان را نمی توان در رفتار حریصانه و توطئه گرانه این قوم با دیگران دانست ؟

« تورات می گوید در آن روز آمار کشته شدگان به عرض پادشاه رسید . او ملکه استر را خواست و گفت : یهودیان تنها در پایتخت پانصد نفر را که ده پسر هامان نیز جزو آنها بودند ، کشته اند . پس در سایر شهر های مملکت چه کرده اند ؟ روز بعد باز یهودیان پایتخت جمع شدند و سیصد نفر دیگر را کشتند ، بقیه یهودیان در سایر استان ها هفتاد و پنج هزار نفر از دشمنان خود را کشتند و از شر آنها رهایی یافتند . »
از ابتدا تا انتهای کتاب استر هیچ کلمه ای که نشان دهد خون از بینی حتی یک یهودی ریخته شده است ، وجود ندارد . به هیچ آزار عملی ای از سوی ایرانیان نسبت به یهود اشاره نشده است . با این وجود آنان قصاص قبل از جنایت را چگونه توجیه می کنند ؟

چگونه است که بعد از 26 قرن همچنان ایام پوریم ، سیزدهم ، چهاردهم و پانزدهم ماه ادار ، روزهایی که از هر یازده نفر ایرانی یک نفر کشته شده است را به عنوان روز سپاسگزاری ، روز امحاء دشمنان یهود و روز پوریم جشن می گیرند . بسیاری از یهودیان اروپا و آمریکا به جای پوریم ، این مراسم را جشن ایرانی کشی می نامند .
اما ایرانیان از همان زمان سیزدهم فروردین را که مصادف با آن ایرانی کشی وحشیانه بود به عنوان نماد مبارزه و اعتراض به قوم یهود و وحشیان هخامنشی ، که سراسیمه از خانه و کاشانه شان فراری شده بودند ، سر به کوه و صحرا می گذارند . و نافرخندگی سیزده ی فروردین را دور از خانه بدر می کنند .

اما اینک به دلیل هجمه ی گسترده فرهنگی و تسلط فراگیر یهود بر رسانه های ارتباط جمعی و غفلت نگران کننده ی جمع کثیری از ارباب قلم و دانش ، این روز نه تنها نمادی از مبارزه با یهود را با خود ندارد ، بلکه در جهت خواسته ی یهود ، آمال و آرزوی یهود را که همانا غفلت ، جهل ، خرافه پرستی و باستان پرستی ایرانی است را بر آورده می سازد .

پارس و پارسه عناوین تحقیر آمیزی بود که از سوی بومیان ایرانی به قبیله ی کورش بخصوص بعد از ماجرای پلید پوریم بخشیده شد . پارس صدای سگ درنده ی حمله ور است و واژه پارسه یک ناسزا و به معنای ولگرد و بی خانمان و مهاجم ناشناس است . و اینک دوست جوان من علت این نامگذاری و ذکاوت ذاتی نیاکان ما را بخوبی میداند . اما ممکن است ، نداند که چرا این عنوان اکنون به مردم مهربان و صمیمی ما داده شده است . دوست من بداند که پس از سقوط هخامنشیان ، به دست اسکندر نجات بخش ، طومار هخامنشیان و به دنبال آن ، طومار واژه ی پارس درهم پیچیده شد . اما یهود با روی کار آوردن مهره ی پلید خود ، رضا شاه خبیث ، مجدد به احیاء شیوه و روش هخامنشیان و احیاء واژه پارس مبادرت ورزید . آیا برای دوست جوان من جای سؤال نیست که چرا تا قبل از حاکمیت سلسله پهلوی ، هیچ سلسله و سلطان و سرداری ، خود و سلسله اش را پارسی نخوانده است ؟ یهود بواسطه ی تسلطی که بر رسانه ها دارد و بخاطر مهارتی که در تحریف و القای کلمات و واژه ها دارد و از آنجائیکه امروزه ابلهانی بخاطر هوی و هوس ، لذت جسمانی و شهوانی شان را در حاکمیت وحشیان آمریکایی و انگلیسی که نقش هخامنشیان را در دنیای مدرن بازی میکنند ، می بینند ، کلماتی مانند بنیادگرا ، خشونت طلب ، انتحاری ، متحجر و تروریست ، که همردیف و تداعی کننده ی واژه ی پارس است ، را نیز به کرات برای مردم ما و مردم شرق میانه تکرار میکنند ، تا اینکه طعم بد آن و بوی مشمئز کننده ی آن به ذائقه ی ما گوارا ، و برای همیشه برای ما و متعلق به ما باقی بماند . همانطوری که امروز ذائقه ی کمتر کسی است که واژه ی پارس را نپذیرد . و برای اینکه خود را آرام کند به مهملات باستان شناسان بیگانه و باستان پرستان داخلی ، و به قوم بی نشانه ی پارسوماش و پارسوا پناه میبرد .

اما براستی چرا یهود از پیگیری تبعات پوریم نا خرسند است و چرا از اینکه این خشونت پلید و این خونریزی وحشیانه به عنوان یک ماجرای تاریخی با تبعات ضد تمدنی مخصوص به خود مطرح شود بیم دارد ؟ یهود می داند که به دنبال چیست . لذا می گوید : کسی که در شکار به دنبال صید کوچک می رود ، صید بزرگ را از دست می دهد .(پ/20) او برای برپایی حکومت جهانی باید شکارچی قهاری باشد ، طعمه ی بزرگی را هدف قرار دهد تا طعمه های کوچکتر با پای خود در دام صیاد خوناشام قرار گیرند . به همین منظور بندی از پروتکل شماره ی 16 با صراحت می گوید : تمام حقایق مربوط به قرون گذشته را که مطلوب ما نباشد ، از لوح ذهن آدمیان پاک می کنیم .

دانش آموزان عزیز تقاضای اکید معلمتان را بشنوید و بندی از پروتکل شماره ی 3 که می گوید : غیر یهودیان عادت به فکر کردن را از دست داده اند ، مگر آنکه متخصصان ما به آنها آگاهی بدهند ، را مرتبه ای دیگر بخوانید . و در بسیاری از داده های به اصطلاح علمی و تخصصی ایرانشناسان ، باستان شناسان ، روان شناسان ، جامعه شناسان ، و ... که اغلبشان دانش آموخته ی دانشکده های کنیسه ای در اروپا و آمریکا بوده اند ، به دیده ی تردید بنگرید . و مجدد در تاریخ ، فرهنگ ، آیین و روش زندگی پیشینیان مطالعه کنید و در این مطالعه و کنکاش خود را از اطلاعات ضد و نقیضی که یهودیان برای گیجی و سرگردانی ما طراحی کرده اند و پروتکل شماره ی 5 تصریح به آن دارد که باید ترویج مطالب ضد و نقیض را آنقدر ادامه دهیم که غیر یهودیان خود را در پیچ و خم اطلاعات متناقض گم کنند ، عاری نمایید و با اتکاء به آگاهی ذاتییتان و با برخورداری از دانش محققان نو اندیش و درست اندیش راه سعادت و رستگاری را برای فرزندان فردای ایران هموار سازید .

اینک دوست دانش آموز من میداند که شعار جنگ پیشگیرانه ، که شعار وحشیان آمریکایی و انگلیسی است ، و طبق آن سرزمین های اسلامی و بویژه ایران عزیز را نشانه گرفته اند ، ریشه در تورات ، کتاب استر و 26 قرن پیش دارد . و نیز بخوبی به این نکته توجه دارد که قدرت اقناع اندیشه از یهود و به تبع از غرب گرفته شده است . آنان نه تنها به سؤالات مطروحه ی محققین پاسخ نمیدهند بلکه با هیاهو و هوچی گری در صدد خفه کردن اندیشه ها و به خواب کردن مردم جوامع خودشان نیز برآمده اند . با این همه ، سؤالات و پرسش ها همچنان باقی است و ما مجدد می پرسیم ، چرا پرسش از هولوکاست را جرم میشمارید ؟ و چرا از بحث و گفتگوی جست و جو گرانه در باره ی پوریم طفره میروید ؟

و این آخرین قسمت از مقاله را به دوستان شهیدم ، پسران شجاعی که مرگ را شرمنده ی خود کرده اند و به مردان بزرگی که شاهد درد و رنج فراوان آنها در زندان های بعثی صهیونیستی بوده ام و به همه ی مردان و زنانی که نشان داده اند حوادث روزگار هیچ تزلزلی را در عزم آهنینی آنها بوجود نمی آورد ، تقدیم می کنم

گاهی متوجه ی ابلهانی می شوم که مزورانه و مزدورانه ذهن دوست جوان مرا با اباطیلی که پشتوانه ی آن چیزی جزء آموزه های رابی ها و حاخام های یهودی نیست آشفته می سازند و توطئه ای که در ابعاد مختلف ، زندگی فردی و جمعی ما را در بر گرفته ، توهم می پندارند و انحطاط مرموزی که متأسفانه پایه های زندگی خانوادگی و ستون های محکم جامعه ی دینی را نشانه گرفته است ، را انحطاط طبیعی قلمداد می کنند و از توطئه ی حساب شده ای که موریانه وار قصد ویرانی سقف رفیع خوشبختی حاصل از تلاش مردان و زنان انقلابی را دارد ، غفلت می ورزند.

ْآنان به تبع از یهود به تبلیغ و ترویج Latitudinarianism می پردازند . و از این طریق ذهن دوست خوب مرا آشفته و زمینه های استحاله ی فکری و معنوی را در جامعه سبب می شوند . اعتقادی که رهایی از هر قید و بندی را در سر لوحه ی خود دارد و آزادی در تفسیر عقائد و سهل انگاری مسائل اساسی دینی را شعار خود قرار داده است . کلماتی که ظاهری زیبا و فریبنده دارد اما در باطن خود ویرانی و از هم پاشیدگی نظام مستقر و موجود را جستجو می کند . پروتکل شماره یک از عوامل ناآگاه خود که باعث شده اند با ترویج آئین تساهل و تسامح دینی در طول تاریخ همچون آفتی رفاه ، صلح ، آرامش ، همکاری و اساس حکومت غیر یهودیان را نابود کرده اند ، سپاسگزاری می کند . در این راستا سکولاریزم که نابودی هر آنچه را که غیر یهودی است ، توجیه می کند ، بکار می آید . مسیحیت زدایی در سرزمین های مسیحی که امروز در بخش های وسیعی به تحقق پیوسته و اسلام زدایی در سرزمین های اسلامی که متأسفانه نمی توان پیشرفتهای یهود را در ان نادیده گرفت ، محصول سکولاریزم است . آقای فورد با اعتقاد به اینکه دنیوی کردن ، مقدمه ی یهودی کردن است ، در صفحه ی 47-48 یهود بین الملل راه نفوذ تفکر یهودی در مدارس را Secularism می داند ، می گوید : سکولاریزم را در مدارس رواج دهید تا بعد بتوانید راه و رسم یهود را در دانشگاه ها حاکم کنید . پروتکل ها ابزار سکولاریزه کردن ، دنیایی و دنیوی کردن افکار را سوق دادن و غرق کردن جوانان در دریایی از اوهام شاعرانه و تربیت کردن بر اساس تئوری های غلط یهود می پندارد . (پ/9) به همین دلیل است که پروتکل شماره ی 4 می گوید که ما باید شالوده ی ایمان را ویران کنیم ، اصل خدا و روح را از ذهن غیر یهود بزداییم ومحاسبات ریاضی و امیال مادی را جایگزین این معانی نمایم . لذا پروتکل شماره ی 17تز بی اعتبار نمودن روحانیت غیر یهود را اعلام می کند و بر خاتمه دادن به مأموریت آنان ، که آن را مانع بزرگی بر سر راه خود می داند ، اصرار می وزرد . و از آنارشیزم Anarchism به عنوان آزادی استمداد می طلبد . او خوب می داند در جوامعی که موفق شده است اخلاقیات را از بین ببرد و وجود خدا را نفی کند ، چیزی جز شعله های آتش هرج و مرج طلبی به آسمان زبانه نکشیده است . (پ/23)

یقینا دوست خوب من متوجه ی استبدادی خشن در افراد و نظام هایی که ما را به دموکراسی دعوت میکنند ، شده است . ممکن است دوست من بپرسد که چگونه است این افراد با توجه به اینکه دو جنگ مهیب و ویرانگر جهانی را بر تمام دنیا تحمیل کرده اند جنگ 8 ساله را بر ایران انقلابی تحمیل کرده اند ، به جای جای دنیا لشگر کشی و وییتنام را به خاک و خون کشیده اند و بیش از نیم قرن مردم فلسطین را آواره ، زندانی و به شهادت رسانده اند . چگونه است آنانی که برپا کنندگان و گردانندگان زندان های مخفی در دنیای به اصطلاح پیشرفته ی اروپا هستند ، زندان گوآنتانامو را اداره می کنند ، فجایع زندان ابوغریب و انتشار رسوای تصاویر عریان ، حاکی از شکنجه ی زندانیان را در پرونده ی خود دارند ، از آزادی خواهی و آزادی دم می زنند ؟ پروتکل شماره ی 4 آزادی را برای دوست من تفسیر می کند ، می گوید : اگر آزادی بر خدا پرستی مبتنی باشد ، با انسان دوستی و برابری پیوند داشته ، برای جامعه بی زیان باشد ، به رفاه عمومی لطمه ای وارد نسازد و در اقتصاد هم جایی برای خود پیدا کند ، بر ما لازم است که هم احترام به آزادی و هم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیر یهودی از بین ببریم . نویسندگان پروتکل ها بسیار دقیق اصولی را برای مجریان آن طراحی کرده اند و انتهای کار ها و تئوری هایشان را نیز ترسیم نموده اند . وقتی واقعیت ها توهم شد ، اوهام و افکار شاعرانه رشد کرد ، شالوده ی ایمان سست شد ، روحانیت غیر یهود از اعتبار ساقط گردید و اصل خدا و روح در جامعه از بین رفت ، آنارشیزم آزادی نامیده شد و آزادی مبتنی بر دنیا خواهی و سکولاریزم نهادینه گردید ، بند کلیدی پروتکل شماره ی 14 محقق شده است که می گوید : همه ی ادیان باید از بین بروند . بجز دین ما . و دین ما را تفسیر می کند ، دینی که احکامی ثابت و پیشرفته دارد و تمام افراد جهان را به اطاعت ما ( سران یهود ) وا می دارد .

قابل توجه همان ابلهانی که ذهن دوست مرا آشفته می سازند . آقای فورد در صفحه ی 229 یهود بین الملل متذکر می شود که در جهان امروز قدرتی مرکزی وجود دارد . که یک بازی بسیار سازمان یافته ای را در سطح وسیع اداره می کند . آقای فورد از Super Capitalism و Super Government نام می برد که اشاره به پروتکل شماره ی 17 دارد ، آنجایی که یهود خود را Vishnu می خواند ، می گوید : ما چون ویشنو صد دست داریم و بر هر دست انگشتی ، که کلیه مهار های دستگاه حیات اجتماعی را در اختیار خواهیم گرفت .

پسر خوبم و دختر عزیزم ، از آنجایی که بنای نگارش این مقاله را بر دو کتاب پروتکل ها و یهود بین الملل گذاشته ام ، تا حدی قدرت مانور و قلم فرسایی را از خود سلب نموده ام ، با این وجود سعی کرده ام مطالبی را متذکر شوم که دانستن آن تو را در برابر گرگ هایی که بیش از 2000 سال است ، آدمیان را چون گله های گوسفند می دانند ، و در نتیجه به خود حق می دهند هر از چند گاهی به گله زده ، شکمی از عزا درآورند ، مسلح سازم . تا بتوانی راحتتر از موجودیتت و هستی ات دفاع کنی . بدان هرگز میان خواست و قدرت یهود به اندازه ی وقتی که تو بدانی و آگاه و بیدار باشی فاصله نمی افتد . بنا بر آنچه آقای فورد در صفحه ی 153 یهود بین الملل می گوید : آنچه باید از آن بیم داشت زیرکی و هشیاری یهود نیست ، بلکه عواقب خواب آلودگی در میان غیر یهود است . آقای فورد می گوید برنامه ی یهود از لحظه ای که درک و شناسایی شود ، متوقف می شود .

پی نوشت:
1-
http://naria.persianblog.com شنبه 8 شهریور 1382
2-
http://mag.gooya.com

 انجمن تفکر مبانی


نظر شما( )
?رضا حریری

چهارشنبه 84/12/3  ساعت 11:28 صبح

پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان-1

پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان-1

انتشار گسترده ی کاریکاتور هایی از پیامبر مهربان در روزنامه های کشورهای اروپایی ، شورای امنیت ، البرادعی ، همزبانی پنج کشور عضو دائم ، همزمانی بهمن و محرم ، پیروزی حماس و پیروزی ائتلاف مسلمانان و شیعیان در عراق ، احمدی نژاد ، هولاکاست ، برپایی نمایشگاه و حمایت از هولاکاست در سازمان ملل و در سرسرای آژانس هسته ای ، بیداری جوانان و خروش مسلمانان ، مرا واداشته است که برای دوستان جوانم  مواردی را متذکر شوم .
1) لازم است اگر کتاب پروتکل های دانشوران یهود را نخوانده اید آنرا بخوانید و اگر خوانده اید این ایام یک بار دیگر به برخی از بند های آن با توجه عمیق تر نظر اندازید .
بدانید ، پروتکل ها یک واقعیت غیر قابل انکار است . مطالعه ی آن به شما توانایی شناخت سر چشمه های پنهان توطئه و شرارت را می دهد . پروتکل ها را The world program می دانند . در پروتکل ها می توانید نقشه ، طرح و برنامه ی جهانی یهود را مشاهده کنید .

هنری فورد در صفحه 89 یهود بین الملل ، پروتکل ها را جامع ترین برنامه برای تسلط بر جهان می خواند و در صفحه ی 90 می گوید اگر خواننده کمی بیشتر از معمول به خود زحمت مطالعه پروتکل ها را بدهد ، به نقشه هایی بر می خورد که برای به قدرت رسیدن سلطان مطلق جهان The world Autocrat ارائه شده اند .

2) سران یهود پروتکل ها را علیه کسانی تدوین کرده اند که آنان Gentile یعنی غیر یهود می نامند .
دوستان جوان من باید بدانند که پروتکل ها با بیش از صد سال سابقه ، ریشه در تلمود دارد ، که نزدیک به دو هزار سال از عمر آن می گذرد . از نظر تلمود هر کس که یهودی نیست ، دشمن است . تلمود غیر یهود را Goyem می نامد . گوئیم حیوانی زبان بسته است که شعور و درک ندارد . به ظاهر انسان آفریده شده . آن هم نه به خاطر اهمیت خودش بلکه به خاطر بهره دهی به یهود .

3) پروتکل ها حاصل کنگره ای است که از سوی Theodor Herzel تئودور هرتزل بنیانگزار صهیونیزم سیاسی ، در شهر بال یا بازل که شهری تجاری و صنعتی است ، بر کرانه ی رود راین ، در شمال کشور سوئیس ، در سال 1897 ، با شرکت و حضور متفکران یهودی ، تشکیل شد .
به اجماع پژوهشگران امور یهود ،Asher Ginsberg اشر گینس برگ اوکراینی ، طراح و نویسنده ی پروتکل هاست .

تمام بندها در پروتکل ها در خدمت حاکمیت و قدرت یهود بر جامعه ی جهانی است . آنان خواهان حاکمیت طبقه ی تحصیل کرده ی خود و بدتر از همه در صدد Aristocracy of Money اشرافیت پول می باشند . لذا حق را واژه ای ذهنی که به هیچ وجه جنبه ی عینی به خود نمی گیرد ، می دانند و رسما در بندی از پروتکل شماره ی یک می گویند : در نظام سیاسی ما حق این چنین تعبیر می شود ، آنچه را که می خواهم به من بده . زیرا من از تو قویترم . نیازی نیست که ثابت کنم حق از آن کیست . البته آنان قدرت افکار عمومی را بهتر از هر کس دیگری می دانند . به همین جهت در طول تاریخ حاکمان بی چون و چرای رسانه ها و تحریف گران اصلی حقایق بوده اند . مطبوعات را ، و امروزه دیگر رسانه های ارتباط جمعی از قبیل سایت های اینترنتی ، ماهواره ها ، رادیو ها ، تلویزیون ها ، آژانس های خبری و خبر گزاری ها را در کنترل خود قرار داده اند . آنچه که هنری فورد در صفحه ی 91 یهود بین الملل در باره ی قاعده ی سخن در پروتکل ها می گوید ، شنیدنی است . او می گوید : قاعده ی سخن در پروتکل ها این نیست که « ما یهودیان چنین خواهیم کرد » بلکه « غیر یهودیان را وادار خواهیم کرد چنین بیندیشند و چنان کنند » . بندی از پروتکل شماره ی 7 مؤید نظر آقای فورد است . آنجا که می گوید : ما باید دولت های غیر یهودی را مجبور کنیم که در جهت خواسته های ما قدم بردارند . روش کار چنین خواهد بود که افکار عمومی را از طریق مطبوعات که به قدرت بزرگ معروفند و تقریبا در دست ما می باشند ، شکل بدهیم و طبیعی است که دولت ها به افکار عمومی توجه خواهند کرد .

دوستان عزیز من ، همه باید بپذیریم که ذوق و سلیقه ، مخصوصا سلیقه ی عامه اثر پذیر است ، اندیشه ی عمومی اثر پذیر است . و یهود علاوه بر رسانه های ارتباط جمعی با پول و طلا ، مشروبات الکلی ، مواد مخدر ، تئاتر ، سینما ، هنر مبتذل و مستهجن سلطه ی تخریبی اش را بر آدمی می گذارد .

4 ) دانش آموزان خوب من توجه داشته باشند ، که دانشمندان و محققان ایران زمین روزی روی همین صندلی های دانش آموزی نشسته بودند و از فضای معنوی کلاس ها بهره می بردند . و امروز بواسطه ی تلاش و پشتکار خود باعث سربلندی ایران عزیز در زمینه های مختلف علوم شده اند . آنانی که امروز وقیحانه خواستار توقف تحقیقات دانشمندان ما هستند ، از تو پسر خوبم و دختر عزیزم غافل نیستند . آنان به هیچ وجه دوست ندارند که تو خلاق و صاحب ابتکار باشی ، روحیه انحصار طلبی و برتری جویی یهود ، همه ی خلاقیت ها را برای خود میخواهد . کافی است بندی از پروتکل شماره 5 را بخوانی ، که میگوید : هرگونه ابتکار فردی و خلاقیتی را که به سود ما نباشد ، نابود میکنیم . زیرا هیچ خطری بالاتر از ابتکار و خلاقیت فردی نیست . به ویژه اگر خلاقیت ، با هوش توام باشد .کاری که از یک فرد مبتکر برمیآید ، از میلیون ها آدم عامی برنمیآید ، لذا ما باید تعلیم و تربیت غیر یهودیان را در جهتی سوق دهیم که قوه ابتکار از دانش آموزان گرفته شود و نطفه ی خلاقیت در ذهن آنها خفه گردد .
عزیزم ، زوزه های دشمنان قسم خورده و با برنامه ی تو ، بی دلیل نیست . زمانی که تو به باور های الهی و اندیشه های معنوی توجه کردی ، و در مسیر پاکیزکان و اولیای حق قرار گرفتی ، دانشی را بروز دادی که رهگشا و آینده ساز شد . مبادا وسوسه های اهریمنان راه تعالی و رشد تو را سد کند .

مسئولیت اولیاء فکری و مسئولان فرهنگی در این برهه ی سرنوشت ساز بسی سنگین و طاقت فرساست . آنان باید بدانند ، که برنامه ی یهود ، ساختن مردمی از پیش مطیع است . لذا تربیت دوباره ی افراد را ، سر لوحه ی کار و برنامه ی خود قرار داده اند . و در این راه هیچ عجله و شتابی هم ندارند ، آنان بسیار محتاط و بدون هیچ هیاهوئی ، طرح و نقشه هایشان را به مرحله ی اجرا در می آورند . بندی از پروتکل شماره 9 بیانگر مطلب فوق است ، میگوید : تا زمانی که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره های تربیتی ما دوباره تربیت نشوند ، نمیتوانیم برنامه هایمان را در اینگونه جوامع مطابق با روشی کلی و یکسان پیاده کنیم . اما اگر برنامه ها را محتاطانه و توام با آموزش آغاز کنیم ، میتوانیم در کمتر از یک دهه منش و خلق و خوی سر سخت ترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادی که از پیش مطیع ساخته ایم ، به زیر سلطه خویش در آوریم . بی جهت نیست که هنری فورد در صفحه ی 98 یهود بین الملل فریاد بر می آورد : که الآن وقت آن رسیده که مردم آگاه شوند ... او میگوید : پروتکل ها یک روش آموزشی را ارائه مینماید ، که به کمک آن میتوان توده ها را ، با استفاده از نیرو هایی که برایشان محسوس و قابل درک نیست ، مثل یک گله ی گوسفند به این سو و آن سو هدایت کرد .

پروتکل ها برای تسلط یافتن بر افکار و اندشه ها و تربیت دوباره ی افراد و تغییر خلق و خوی مردم به ویژه جوانان از حربه ی مغشوش ساختن افکار بهره می برد . برنده ترین ابزار و سم مهلکی که در این راه به کار گرفته می شود ، لیبرالیسم دروغین و فریبنده است . که هنری فورد از آن به عنوان The poison of Liberalism نام می برد . و توضیح می دهد که حقیقت را نمی توان مغشوش ساخت ، اما اذهان با لیبرالیسم به آسانی دچار اغتشاش می شود ،زیرا عاری از حقیقت است ؛ خطاست و خطا هزار چهره دارد . تفسیر آقای فورد از مردمی که با لیبرالیسم یهودی مسخ شده اند نیز شنیدنی است . او مشخصه ی اصلی جو فکری چنین مردمی را پریشانی می داند . که نمی دانند چه چیزی را باور کنند . نخست مجموعه ای از واقعیات به آنها ارائه می شود و آنگاه مجموعه ای دیگر . نخست تفسیری از شرایط به آنان القاء می گردد و بعد تفسیری دیگر . کمبود اطلاعات صحیح شدیدا احساس می شود ، بازار مکاره ای از تفسیرات مختلف وجود دارد ، که هیچ چیز را روشن نمی کند ، بلکه فقط بر اغتشاش می افزاید . بجاست در مطالعاتمان نگاهی به The Genealogy of Liberalism شجره نامه ی لیبرالیسم یهود بیاندازیم و تاثیرات آن را از گذشته تا حال بر زندگی غیر یهود مشاهده کنیم .

عامل دیگری که از سالها پیش توسط مهره های غیر یهود ، بعضا داخلی و مرعوب ، همچون معجونی خواب آور بر ذهن و وجدان جوان ما تزریق شده و در تربیت مجدد و مورد علاقه ی یهود سهم بسزایی داشته ، روحیه ی تساهل و آزاد اندیشی است . که از جمله مفاهیم معکوس به شمار می رود . که علاوه بر اینکه مجوز هر خطایی را در خفا صادر می کند ، سهل انگاری در مقابل بیگانگان را جائز می شمارد . و از سوی دیگر مزورانه و با زبان بازی به عدم پاسخگویی به مردم خودی اصرار می ورزد . هنری فورد در توضیح Broad - Mindedness می گوید : یهودیان دوست دارند ، روحیه ی تساهل و آزاد اندیشی برای غیر یهود به مثابه ی یک آرمان و ایده آل در آید .

اینک شما پاسخ دهید که چرا این علاقه مندی در یهود و دوستانشان در داخل وجود دارد ؟

5 ) همه توجه داشته باشیم ، از جمله عواملی که باعث خستگی و فرسودگی ما و شما می شود ، جنگ روانی دشمن است ، آنان با القاء توان مندی نظامی ، اقتصادی و سیاسی شان در صدد ایجاد هراس در دلهای مردم ما برآمده اند . نقل حکایات و رنج های فراوانی که بر پیامبران و ائمه ی معصومین علیهم السلام ، اولیاء ، شهدا ، ایثارگران و مردم مظلوم ایران در این چند سال اخیر فرود آمده ، رهگشا و چاره ساز است .

هنری فورد در توضیح Exhaustion که به معنی تهی سازی و تخلیه و فرسایش قوا است ، بندی از پروتکل شماره 10 را شاهد می آورد ، که میگوید : قوای همه را با ترویج اختلاف ، دشمنی ، کینه ی خانوادگی ، قحطی ، بیماری و کمبود چنان فرسوده میسازیم ، که غیر یهود هیچ گریز گاهی جز توسل به ثروت و قدرت ما پیش روی خود نیابد . در این راستا شناخت شایعه ، شایعه سازان و بنگاه های شایعه پراکنی Whispering Gallery وظیفه ی همه ی ماست . آنان با ترویج شایعات بنابر آنچه پروتکل شماره ی 5 میگوید ، فکر و اندیشه ی مردم غیر یهودی را به کمک سخن پردازی و تئوری های وسوسه انگیز جهت می دهند . و از آنجائی که متخصصان و مدیران یهودی را در مشاهده ی امور و تجزیه و تحلیل آن ، بی رقیب میدانند ، سیستمی را که پروتکل شماره 16 آنرا سیستم دروس عینی مینامد ، به هدف مبدل کردن مردم غیر یهودی به آدمهایی بی فکر ، بی خرد و مطیع که منتظرند دیگران برایشان فکر کنند و عقائدشان را شکل بدهند ، طراحی کرده اند . اگر آموزش بصری را بعنوان ابزاری بسیار قدرتمند در خدمت دروس عینی یهود بدانید ، آنگاه هنر تصاویر متحرک بعنوان گسترده ترین و با نفوذ ترین هنر مورد استفاده ی عامه ، نیازمند تعمق ، تأمل و رسیدگی مضاعف است . آقای فورد روشنفکر نمایی ، مداهنه و باصطلاح با فرهنگ بودن در ارتباط با Visual Education را بسیار زیان بخش میداند .

آنان با وارد کردن مطالبی ، علاوه بر اخلال در نظم و انسجام سیستم آموزشی ، اوضاع جامعه را آشفته نمایش میدهند . و برای اینکه خیلی زود شاهد پیروزی باشند ، دست روی حساس ترین عصب ذهن آدمیان می گذارند ، پروتکل شماره یک این اعصاب حساس ذهن آدمی را عبارت از زراندوزی ، مال پرستی و تنوع طلبی در ارضاء نیازهای مادی میداند و اعتراف میکند که هر یک از این خواسته ها میتواند به تنهایی آدمی را تسلیم یهود سازد . از جمله موارد مهمی که شایعات میتواند در تضعیف آن نقش بسزائی داشته باشد ، فاصله ی بین دستگاه حاکمیت و رهبری با مردمی است که مایه ی قدرت و مقبولیت نظام مستقر میباشند . صراحت پروتکل شماره 3 مبنی بر اینکه ، وضعی پیش می آوریم که دست یابی به قدرت برای هر کسی هدف شود ، می طلبد که همه مراقب باشیم و آنانی که احیانا تحت تاثیر القاءآت یهود میل به کسب قدرت دارند ، نیز باید در این لحظات حساس پا روی هوس گذاشته و با استمداد از خالق هستی قدرت طلبی شان را یا سرکوب کنند و یا به وقت دیگر اندازند . آیا صراحت بندی از پروتکل شماره 3 مبنی بر اینکه این ما هستیم که میان رهبر و توده ی مردم شکاف عمیقی ایجاد کرده و قدرت را از هر دو سلب نموده ایم ، برای همه ی آنانی که این روزها آگاهانه یا ناآگاهانه دندان تیز کرده اند ، جای تأمل و سوال نیست ؟ ساده زیستی و احیاء عبادت فراموش شده ی زهد در زندگی رئیس جمهور منتخب مردم فهیم ایران درنهمین انتخابات ریاست جمهوری ، علاوه بر اینکه آرامش در جبهه ی حق را تقویت نموده است ، سبب پریشانی ابلیسیان در جبهه ی ثروتمندان بی درد ، شده است . قطعا استمرار و گسترش آئین پارسایی و بی اعتنایی به زندگی دنیوی در دیگر مدیران باعث شادمانی ، امید و بالندگی دلبستگان به نهضت پا برهنگان خواهد شد .

6 ) دوستان جوانم ، پسران خوب و دختران عزیز اجازه دهید یک بار دیگر قسمتهایی از پروتکل های حاکمان یهود را با هم مطالعه کنیم . و این قسمت از مقاله را به جناب آقای سرگئی نیلوس که افتخار اولین ترجمه و نشر آن را به خود اختصاص داد و به خاطر آگاه سازی ملت ها ، همزمان با وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه دستگیر ، زندانی ، شکنجه و در نهایت در تبعید به سال 1929 قربانی توطئه ی انحصار طلبان گردید ، تقدیم کنیم .

پروتکل ها عامل اصلی موفقیت یهود را در امور سیاسی پنهان کاری میداند .(پ/9) و برای حوزه ی فعالیت هایش هیچگونه محدودیتی را نمی پذیرد .(پ/9) و در صدد آن است که با تمام روشهای ممکن اهمیت حکومت و قدرت یهود را به همگان گوشزد کند و اعلام میدارد کسانی که در مقابل حکومت جهانی یهود زانو زنند و تسلیم شوند از حمایت یهود برخوردارند . (پ/6) آنان در این راه حقوقی به نام حقوق بین الملل وضع کرده اند تا جایگزین حقوق ملی کشور ها شده ، و ناظر بر روابط بین الملل باشد .(پ/2) یهود برای اداره ی جامعه ی جهانی نیازمند مدیرانی است . اولین و مهمترین شرط انتخاب مدیران بنابر آنچه پروتکل شماره ی دو میگوید ، اطاعت بی چون و چرا است و با صراحت بیان میدارد که هیچ ضرورتی ندارد که آنها در زمینه ی مدیریت تحصیلات و اطلاعاتی داشته باشند . آنانی که بوش ، استرا ، چنی ، رایس ، صدام ، جان بولتون و البرادعی را رهبران اصلی و گردانندگان جامعه ی جهانی میدانند ، سخت دچار توهم شده اند . پروتکل شماره دو این چنین مردمی و اینگونه مدیرانی را همچون مهره های شطرنج در دست مشاوران و متخصصان یهود میداند . متخصصانی که از کودکی برای اداره ی امور جهان تربیت شده اند . با مطالعه ی پروتکل شماره هفت در می یابید که ایجاد بی نظمی در روابط جهانی و منطقه ای و درگیری جوامع با یکدیگر از شگرد های یهود است . آنان با تیز هوشی دریافته اند که ملت های غیر یهودی برای پیشنهاد هایی که از خارج به آنها عرضه میشود ، اهمیت خاصی قائلند ، میگوید ، لذا پیشنهاد هایی که ما توسط عوامل مان به آنها ارائه میدهیم ، را پذیرفته و در نتیجه متقاعد میشوند که منجی بشریت ما هستیم .

عزیزان من ، پروتکل ها علاوه بر ترویج فساد ، خیانت ، و رشوه خواری ،(پ/1) حسد ، نفرت و زیاده خواهی را در میان توده های مردم ایجاد میکند . و شما خوب میدانید که هر یک از این صفات ناپسند ، میتواند بنیان خانه و خانواده ای را ویران سازد ، و خشم و غضب مردم را نسبت به هم به همراه آورد . یهود با این ترفند تصمیم دارد همه ی موانع موجود بر سر راهش را با دست مردم غیر یهود ریشه کن سازد .(پ/3) خدا میداند مدت هاست که هر جا با دوستان جوانم به صحبت مینشینم ، اصلی ترین کلامم این است که مادر هایتان را دوست داشته باشید ، پدر هایتان را در آغوش کشید ، با دوستانتان و همسایگانتان مهربان باشید ، به معلمان و استادانتان محبت بورزید . وقتی پروتکل شماره ده را میخوانم که میگوید ، اهمیت خانواده و نقش تربیتی آن را در میان غیر یهودیان از بین میبریم و اجازه ی اظهار وجود به کسی نمیدهیم . زیرا توده های مردم باید صرفا به وسیله ی ما اداره شوند ... آنها باید به شنیدن حرف های ما عادت کنند . و زمانی که در مفهوم آن تفکر و تعمق میکنم ، و از اینکه میبینم ، ابله سازی ، دلقک پروری و خنثی سازی دروس عینی یهود و آموزش سمعی و بصری آنان در تعدادی از مردم ولو اندک اثر گذار شده و جمعی با عنوان پدر و مادر که باید مدیر تربیتی فرزندانشان باشند ، به جهات عدیده ای دست از این نقش اساسی کشیده اند و عزیزانشان را در معرض انواع آسیب های جسمانی و روانی قرار داده اند ، غم جانکاهی را در وجودم احساس میکنم . باور قطعی بنده این است ، که بخش عمده ی حسد و نفرت بین مردم ما وارداتی و تحمیلی است . زیاده خواهی و در نتیجه زیر پا گذاردن مبانی حق ، تحمیلی و غیر واقعی است . به تصریح پروتکل شماره پنج ، به جان هم انداختن مردم و ملتها ، بد گمانی نسبت به همدیگر و نفرت از یکدیگر بخاطر تعصبات مذهبی و نژادی در یک پروسه ی 2000 ساله ، توسط یهودیان نهادینه شده است . و آنچه قابل تأمل است ، این است که ، این دو بهم زنی و نفرت ، تنها درون سرزمینی نیست بلکه این حس نفرت و بد گمانی ، بواسته ی افکار و اعمال و آرزوهای تلمودی بین ملتها و با ملتهای دیگر سرزمین ها نیز نهادینه شده است . و آنطوری که پروتکل شماره پنج میپندارد ، آشتی بین مردم و ملتها به این سادگی ها متصور نیست .

دوستان جوانم را به مطالعه ی دقیق تر این قسمت از مقاله دعوت میکنم . این یک کار فرهنگی است و کار فرهنگی تعارف و سمبل کاری برنمیدارد . ما مشغول نبرد با بی رحم ترین دشمن هویت هستی مردم این منطقه ، از ترک و عرب و عجم ، یعنی یهودیان هستیم . ورود به حوزه ی ستیز با دروغ ، صبر و حوصله به همراه شجاعت و شهامت میطلبد . عافیت طلبان و عاقبت اندیشان مجبور نیستند به این وادی وارد شوند .

7 ) این کانسروتیسم یهودی است که دست رابی ها و حاخام ها را تا آنجا باز گذاشته که هر امر باطلی را به نام دین به خورد مردم یهودی میدهد . به تصریح پروتکل شماره 24 ، حکمای اندیشمند یهود Conservative Judaism را عامل هدایت و پرورش فکر تمام یهودیان میدانند . و این حاخام ها همان هایی اند که تلمود را طراحی و امروز عمل به آن را تبلیغ میکنند . تلمودی که نزد یهود ، برتر و با ارزش تر از تورات است ، از این نظر که یهودیان گفتار حاخام ها را از گفتار پیامبران بالا تر میدانند . گروهی از یهود گفته ی حاخام ها را گفته ی خدا میدانند و معتقدند ، هنگامی که مسئله ی پیچیده ای پیدا میشود ، که در آسمان قابل حل نیست ، خداوند با حاخام ها مشورت میکند . حکمای تلمودی بهشت را مخصوص یهود و جهنم را جایگاه مسیحیان و مسلمانان میدانند . نطفه ی غیر یهودی را همانند نطفه ی اسب ، و ارواح یهود را جزو خداوند و ارواح دیگران را شیطانی و حیوانی میخوانند . غیر یهودیان را مانند سگ ، و سگ را برتر از غیر یهودی معرفی میکنند . به فتوی حاخام های تلمودی خانه های غیر یهودی همچون طویله است . و از آنجائیکه غیر یهودیان دشمن خدا هستند ، قتلشان را چون خوک مباح میشمارند . در تجاوز به ناموس غیر یهودی منعی نمی بینند . و ربودن زن های غیر یهودی را حق یهود میخوانند . و برای زنا و لواط با غیر یهودی عقاب و کیفری در نظر نمی گیرند . عالمان تلمودی ، یهود را با عزت الهیه مساوی و در نتیجه تمام دنیا و هر چه در آن است را ملک یهود و تسلط کامل بر آن را حق یهود میخوانند . زمانی که بشر تسلیم کانسروتیسم یهودی شد ، باید جعل و تحریف را علاوه بر قدرت بی چون و چرا ی رابی ها و حاخام ها ، بپذیرد . یهود از آنجائی که شمار انسان های دارای غرائز بد و شیطانی را بر کسانی که دارای غرائز خوب هستند ، بیشتر میداند ، و برای آنکه بتواند بر انسان ها حکومت کند ، توسل به زور و خشونت و ترور را تجویز میکند .(پ/1) و وضع قوانین را در واقع چهره ی تغییر یافته ی زور و تهدید میداند . و بدون هیچ واهمه ای اعلام میکند ، طبق قانون طبیعت ، حق یعنی اعمال زور و فشار .(پ/1) از این رو آنان ورود و خوض در افسانه ی هولوکاست را Taboo و امری حرام میدانند . اما هولوکاست تنها موردی نیست ، که ورود به آن ممنوع و مستوجب عقوبت شدید است . پیش از آن بنا بر آنچه در پاورقی صفحه ی 133 یهود بین الملل ، از کتاب هیچ کس جرأت ندارد ، نوشته ی گاری آلن آمده است ، کمیته ی مبارزه با افترا که وظیفه اش لکه دار کردن حیثیت دیگران بود ، به عنوان ابزاری نیرومند هر گونه اشاره ای به روچیلد ها و همدستانش را به منزله ی حمله به کلیه ی یهودیان در سراسر جهان معرفی کرد . و بدین ترتیب نطفه ی هر تحقیقی را در خصوص بانکداران بین المللی ، خفه نمود . و طرح چنین موضوعی را در دانشگاه ها به صورت تابو درآورد . و هر کتاب یا فردی که در این خصوص تفحصی داشت ، بلافاصله از جانب صدها کمیته ی وابسته به اتحادیه مبارزه با افترا مورد حمله قرار می گرفت . و امروز بنا بر آنچه که پروتکل شماره ی 14 می گوید ، کسی نباید اعتقادات واقعی مذهب یهود را مورد بررسی قرار دهد . هیچ کس جز حکمای تلمودی نباید سر از کار دینشان درآورد . دوستان جوان من گمان نکنند غیر یهودیانی که به خاطر بعضی از منافع دنیوی ، چون سگی که برای لقمه نانی دم می جنباند ، و در خدمت اهداف یهود قرار دارند ، به اسرار و رموز این مذهب جعلی خطرناک آگاهی و اشراف دارند . پروتکل شماره ی 4 نا آگاهی و بی شعوری خدمتکارانش را چنین معرفی می کند . اگر چه فراماسونر های غیر یهودی ، کورکورانه در خدمت ما هستند و برای مقاصد ما کار می کنند ، اما برنامه های ما همچنان برای آنها و دیگران نا شناخته و اسرار آمیز باقی خواهد ماند . و اما افسانه ی هولوکاست که با سخنان منتخب مردم فهیم ایران در نهمین انتخابات ریاست جمهوری دچار تزلزل و تردید زیادی در دنیا شده است و با اقبالی که از سوی جوانان ایرانی و غیر ایرنی نسبت به اظهارات آقای دکتر محمود احمدی نژاد صورت گرفته ، تا جایی که ادبیات ذلت را به عزت و ضعف را به سر بلندی تبدیل ساخته ، و می رود که باعث اضمحلال بانیان و سازندگان این افسانه ی دروغین شود . هولوکاست افسانه ایست که بر اساس طرحی که از بیماری اختصاصی یهودیان یعنی انحصار طلبی ، القای اندیشه ی برتری نژادی و اینکه ما یهودیان The Chosen Peopel امت برگزیده هستیم ، منشاء و شکل گرفته است و اسرائیل مولود این بیماری مزمن است . یهودیان تلمودی تصمیم دارند ، از هولوکاست یک امر مقدس ماورای تاریخ بسازند . و هر کسی که بخواهد هولاکاست را در بطن تاریخ جهان که مملو از کشتار مختلف است ، قرار دهد و به تحقیق و مطالعه ی آن بپردازد ، به جرم تقدس زدایی و ورود به منطقه ی ممنوعه ی تلمودیان باید طعم شکنجه ، عذاب و زندان را بچشد .
ادامه دارد ...
منبع : انجمن تفکر مبانí


نظر شما( )
?رضا حریری

شنبه 84/11/29  ساعت 4:0 عصر

معرفی یهود 3- (جنگ یهود با اسلام)

 جنگ یهود با اسلام

اقتضای حکمت خداوند متعال بر درگیری دائمی و جنگ همیشگی بین حق و باطل قرار گرفته است، تا آن هنگام که خداوند زمین و اهل آن را به [صالحان] واگذار نماید؛ تا [بدین وسیله] پاکان را از ناپاکان متمایز سازد. این جنگ از زمان [حضور] آدم (ع) در بهشت، که در آن از هر چه اراده می‌نمود به همراه همسرش «حوا» میل می‌کرد، آغاز گردید. [خداوند می‌فرماید:]


 

پس شیطان، هر دو را از آن بلغزانید و از آنچه در آن بودند، ایشان را به در آورد.1

این معرکه پس از آن به زمین انتقال یافت و دشمنی بین آدم و شیطان قوت گرفت. [خداوند می‌فرماید:] و فرمودیم، فرود آیید، شما دشمن همدیگرید و برای شما در زمین قرارگاه و برخورداری خواهد بود.2

و می‌فرماید: فرمودیم، جملگی از آن فرود آیید. پس اگر از جانب من برای شما هدایتی رسد، آنان که هدایتم را پیروی کنند برایشان بیمی نیست و غمگین نخواهند شد و[لی] کسانی که کفر ورزیدند و نشانه‌های ما را دروغ انگاشتند، آنانند که اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.3

و خداوند متعال پس از ذکر داستان آدم (ع) به بیان موضع یهود در برابر پیامبر اکرم(ص) و دین اسلام پرداخته است، تا نشان دهد که جنگ یهود با پیامبر (ص) جنگ میان حق و باطل می‌باشد، جنگی میان کسانی که به پذیرش دین درآمده‌اند؛ و آنان مسلمان هستند با کسانی که ایمان به خدا و به روز جزا نیاورده‌اند و آنچه را خدا و رسولش تحریم نموده‌اند، حرام نمی‌شمارند. پس خدای متعال فرمود:

ای فرزندان اسرائیل، نعمت‌هایم را که بر شما ارزانی داشتم به یاد آورید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید. و بدانچه نازل کرده‌ام [قرآن] که مؤید همان چیزی است که با شماست [تورات حقیقی] ایمان آورید و اولین انکارکنندة آن نباشید و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید. و حق را به باطل درنیامیزید و حقیقت را ـ با آنکه خود می‌دانید ـ کتمان نکنید.4

 

جنگ یهود با پیامبر اسلام (ص)

 

جنگ یهود با مسلمین از هنگامی آغاز می‌شود که خداوند پیامبر گرامی‌اش حضرت محمد (ص) را به عنوان وسیلة هدایت و نور حقیقت ارسال فرمود تا آن را بر تمام ادیان [و عقاید] حاکم و غالب گرداند.

در مکه مکرمه، یهود به سمت مشرکان رفتند و آنان را به بیان سؤالات دشواری که جواب آن در کتاب‌های آسمانی پیشین و پسین موجود نبود وادار می‌ساختند. و آن به سبب عمق کینه میان آنان و پیامبر اکرم (ص) بود. و از جملة این مسائل «پرسش از روح» بود.

و در مدینه منوره پیامبر (ص) پیمان صلحی را با یهود برقرار نمود، اما آنان آن پیمان را بیش از یکبار نقض کردند، و [طایفة یهودی] «بنی قین قاع» به زن مسلمان محجبه‌ای تجاوز کردند و [طایفه یهودی دیگر] «بنی نظیر» نقشة قتل پیامبر (ص) را کشیدند و [طایفة] «بنی قریظه» در جنگ «احزاب» با پیوستن به گروه‌ها علیه پیامبر (ص) به جنگ پرداختند. در نتیجه پیامبر اکرم (ص) پس از این هجوم و مواجهة رویارو و برتری‌طلبی و آشوب و خدعه و دسیسه، [راهی] جز مبارزه یهود و تبعیدشان از مدینه منوره نیافت تا بدین وسیله مسلمانان از دست آنان آرامش یابند.

یهود شکست خورده در «خیبر» گرد آمدند و حقد و کینه و حسد در دل‌های ساکنان آن منطقه انباشته شد و به تحریک اعراب علیه مسلمین و تقویت حرکت نفاق پرداختند، آنچنان که زنی یهودی به مسموم نمودن پیامبر اکرم (ص) از طریق گوشت گوسفند کباب شده که در آن سم وارد شده بود، دست زد.

 

دلایل عداوت یهود با مسلمانان، به ویژه با پیامبر اکرم (ص)

 

دلایل دشمنی یهود با مسلمانان و پیامبر اکرم (ص) به مسائل متعددی برمی‌گردد که از آن میان به موارد زیر اشاره می‌کنیم:

1. حسادت‌جویی و برتری طلبی: یهود، خود را قوم (ملت) برگزیدة خدا پنداشته و نسبت به حق سروری، رهبری و پیامبری، خود را از دیگران (غیر یهود) سزاوارتر می‌داند. آنان به آمدن پیامبری جدید وعده داده شده بودند و هنگامی که مشرکان با آنان به مبارزه پرداختند، [یهود] به آنان وعدة بعثت [او را] می‌دادند، که پیامبری برانگیخته خواهد شد که همراه او با شما خواهیم جنگید [و شما را خواهیم کشت] مانند کشتار اقوام «عاد» و «ارم»؛ اما چون پیامبر جدید آشکار شد ولی از غیر نسل داوود (ع) بود، سینه‌هایشان تنگ شد و کینه در جان‌هایشان به حرکت درآمد و آغاز به مکر علیه پیامبر اکرم (ص) کردند. خداوند متعال می‌فرماید:

و هنگامی که از جانب خداوند کتابی که مؤید آنچه نزد آنان است، برایشان آمد، و از دیرباز [در انتظار آن] بر کسانی که کافر شده بودند، پیروزی می‌جستند؛ ولی همین که آنچه [که وصفش] را می‌شناختند برایشان آمد، آن را انکار کردند. پس لعنت خدا بر کافران باد.5

و آنچه بر کینة آنان علیه اسلام و مسلمانان افزود، سرعت انتشار این دین، و گرد آمدن مردم حول رسول خدا (ص) بود. آنان درک کردند که این دین رقیب خطرناکی برای یهودیت و محوری برای رهبری معنوی جزیرةالعرب خواهد بود.

2. سرشت ناپاک: یهود، همواره تظاهر به مهربانی و شفقت و امانتداری می‌نمایند در صورتی که آنان به محض آنکه فرصتی به دست آورند به وحشیانی درنده تبدیل می‌شوند. [دلیل] این ویژگی روانی نزد مردمان بسیاری ناشناخته بود، تا اینکه قرآن (حکیم) نزول یافت و از ریشه‌های این [صفت] پرده برداشت و آن خصلت را تبیین نمود، تا مسلمانان، جزم و احتیاط خود را در برخورد با آنان به کار گیرند.

تعدادی از آیات قرآنی که از درون یهود پرده برداشته است، عبارتند از این آیات:

و [عده‌ای از اهل کتاب] بر خدا دروغ می‌بندند، با اینکه خودشان هم می‌دانند.6

پذیرا و شنوای دروغ هستند [و] بسیار مال حرام می‌خورند.7

و [آنان] پیامبران را بناحق می‌کشتند.8

و هرگز نه این بود که [یهود] هرگاه پیمانی بستند، گروهی از ایشان آن را دور افکندند؟9

هر بار که آتشی برای پیکار افروختند، خدا آن را خاموش ساخت. و در زمین برای فساد می‌کوشند، و خدا مفسدان را دوست نمی‌دارد.10

[آنان گفتند:] در مورد کسانی که کتاب آسمانی دارند، راهی علیه ما نیست.11

و [به سبب] ربا گرفتنشان ـ با آنکه از آن نهی شده بودند ـ و به ناروا مال مردم خوردنشان.12

بنابراین جنگ خود را با قرآن کریم و با جبرئیل (ع) که این آیات را بر پیامبر اکرم (ص) فرو آورده بود، علنی ساختند.

خداوند متعال می‌فرماید:

بگو: کسی که دشمن جبرئیل است [در واقع دشمن خداست] چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلبت نازل کرده است، در حالی که مؤید [کتاب‌های آسمانی] پیش از آن و هدایت و بشارتی برای مؤمنان است.13

و طبری می‌گوید: «اهل علم، جملگی بر تأویل این آیه اتفاق نظر دارند که این آیه در جواب یهود بنی‌اسرائیل نازل گردید زیرا جبرئیل را دشمن خود و میکائیل را دوست خود می‌پنداشتند. » و دلیل دشمنی آنها با جبرئیل، آن بود که او پیامبر (ص) را از اسرارشان آگاه می‌ساخت و او در بر دارندة‌ هر عذابی بود.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. فأزلّهما الشیطان عنها فأخرجهما ممّا کانا فیه. سورة بقره (2)، آیة 36.

2. و قلنا اهبوطوا بعضکم لبعضِ عدوٌّ و لکم فی الأرض مستقرٌّ و متاعٌ إلی حین. همان.

3. قلنا اهبطوا جمیعاً فإمّا یأتینّکم منّی هدیً فمن تبع هدای فلا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون * والذین کفروا و کذّبوا بآیاتنا اولئک إصحب النّارهم فیها خلدون. سورة بقره (2)، آیة 38 و 39.

4. یبنی إسرائیل اذکروا نعمتی الّتی أنعمت علیکم و أوفوا بعهدی أوف بعهدکم و إیّی فارهبون* و ءآمنوا بما أنزلت مصدّقاً لما معکم و لا تکونوا أوّل کافرٍ به و لا تشتروا بآیتی ثمناً قلیلاً و إیّی فاتّقون * و لا تلبسوا الحقّ بالبطل و تکتموا الحقّ و أنتم تعلمون. سورة بقره (2)، آیة 40 و 41 و 42.

5. و لمّا جاءهم کتبٌ من عندالله مصدّقٌ لما معهم و کانوا من قبل یستفتحون علی الّذین کفروا فلّما جاءهم ما عرفوا کفروا به فلعنة الله علی الکفرین. سورة بقره (2)، آیة 89.

6. و یقولون علی الله الکذب و هم یعلمون. سورة آل عمران (3)، آیة 75.

7. سمّعون للکذب أکّلون للسّحت. سورة مائده (5)، آیة 42.

8. و یقتلون النّبیین بغیر الحقّ. سورة بقره (2)، آیة 61.

9. أو کلّما عهدوا عهداً نبذه فریقٌ منهم. سورة بقره (2)، آیة 100.

10. کلّما أوقدوا ناراً للحرب أطفأها الله و یسعون فی الأرض فساداً و الله لایحبّ المفسدین. سورة مائده (5)، آیة 64.

11. لیس علینا فی الأمّیین سبیلٌ. سورة آل عمران (3)، آیة 75.

12. و أخذهم الرّبوا و قد نهوا عنه و أکلهم أموال النّاس بالبطل. سورة نساء (4)، آیة 161.

13. قل من کان عدوّاً لجبریل فإنّه نزّله علی قبلک بإذن الله مصدّقاً لما بین یدیه هدیً و بشری للمؤمنین. سورة بقره (2)، آیة 97.

14. ابن کثیر، تفسیرالقرآن‌العظیم، ج 1، ص 129.

منبع :سایت باشگاه اندیشه از   mouood.org 17/11/84


نظر شما( )
?رضا حریری

شنبه 84/11/8  ساعت 9:27 صبح

معرفی یهود 2(صفات یهود)

صفات یهود

گوستاولوبون فرانسوى مى‏گوید: اگر ما بخواهیم صفات یهود را در چند کلمه خلاصه کنیم، باید بگوئیم: یهود مانند انسانهائى هستند که تازه از جنگل وارد شهر شده‏اند و همیشه از صفات انسانى بى‏بهره بودند، چرا که همچون پست‏ترین مردم روى زمین زندگى مى‏کنند(1).

بنى اسرائیل همیشه مردمى وحشى، سفاک و بى‏غیرت بوده، حتّى در زمانى که خود آنها بر کشورهاى خود حکومت مى‏کردند، باز هم از سفاکى خود دست بر نداشته‏اند، بى‏پروا وارد جنگ شده و چون از پاى در مى‏آمدند، به یک مشت خیالات غیر انسانى و بى‏اساس پناه مى‏بردند. خلاصه آنکه هیچ فرقى میان یهود و حیوانات نمى‏توان گذاشت(2).

برجسته‏ترین صفات یهود، چنانچه قرآن بیان مى‏کند از قرار ذیل است.

1 ـ قساوت و توحش:

چنانچه خداوند متعال مى‏فرماید: (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلکْ فَهِىَ کَالْحِجَارَةِ اَوْ أشَدُّ قَسْوَةً وَ إنَّ مِنَ‏الحِجَارةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأنْهارُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)(3) پس با این معجزه بزرگ باز چنان سخت دل شدند که دلهایشان چون سنگ یا سخت‏تر از آن شد چه آنکه از پاره سنگها نهرها بجوشد و برخى دیگر سنگ‏ها بشکافد و باز آبى از آن بیرون آید و پاره‏اى از ترس خدا فرود آیند (اى سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست. و در جاى دیگر مى‏فرماید:

(فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُم قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلا تَزالُ تَطّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ اِلاّ قَلیلاً مِنْهُم)(4) پس چون بنى اسرائیل پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم ودلهایشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آنها اثر نکرد) کلمات خدا را از جاى خود تغییر مى‏دادند و از بهره آن کلمات که به آنها داده شد در (تورات) نصیب بزرگى را از دست دادند و دائم بر خیانتکارى و نادرستى آن قوم مطّلع مى‏شوى جز قلیلى از آنها که با ایمان و نیکوکارند.

قساوت قلب و سنگدلى آنها را تاریخ در تمام اعصار و قرون خود روشن کرده است.

(کاسیوس) در کتاب78 خود در فصل32 در حوادث سال117 م، مى‏نویسد:... مطابق همین تاریخ یهود در غرب دریاى طرابلس به رهبرى (آندریا) براى کشتن رومیها و یونانیها خروج کرده همه را از دم تیغ گذراندند، سپس خونهایشان را آشامیده، گوشتهایشان را خوردند، سرها و استخوانها را قطعه قطعه کرده و به سگها دادند.

خیلى از ما را هم مجبور کردند که یکدیگر را مثل حیوانات بکشیم. تعداد آن کسانى که در این کشتار به قتل رسیدند به220000 نفر رسید.

و همانند این کشتار را در مصر و قبرس به رهبرى (آرتمیون) تکرار کردند و در این کشتار هم240000 نفر به قتل رسیدند.

در (سافیل) واقع در اسپانیا،138 مسیحى را به یکى از مقابر دور از شهر برده و آنها را با گلوله مجروح و سپس زنده به گور کردند، بطوریکه دستهایشان از قبر بیرون مانده و برخى از اجساد بطور کامل زیر خاک پنهان نشده بود.

البته این قساوت قلب براى یهود، تازگى ندارد و حتّى در همین جنگ اخیر (1967م) مسلمانان و اسرائیل هنگامى که آنها بر بیت‏المقدّس پیروز شدند، به یکى از قریه‏هاى نزدیک شهر حمله برده و مردم بى‏دفاع و بى‏گناه از ترس به مسجد پناه بردند. ولى یهود مگر مسجد مى‏فهمد؟ وقتى همه مردم وارد مسجد شدند هلى‏کوپترها بر فراز مسجد به پرواز در آمده و دهها نفر از مردم بى‏گناه و بى‏دفاع را با مواد منفجره به خون خود آغشته نموده و آتش زدند(5).

2 ـ کشتن انبیاءالله:

قرآن مجید در این باره مى‏فرماید: (وَلَقَدْ اتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَقَقَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ اتَیْنا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَأیَّدْناهُ بِرُوح الْقُدُسِ أفَکُلَّما جائَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى اَنْفُسَکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَریقا کَذَّبْتُمْ وَ فَریقا تَقْتُلُونَ)(6).

و ما به موسى کتاب تورات را عطا کردیم و از پى او پیغمبران را فرستادیم و عیسى(ع) پسر مریم را به ادلّه روشن، حجّتها دادیم و او را به واسطه روح‏القدس اقتدار و توانائى بخشیدیم، آیا هر پیامبرى که بر خلاف هواى نفس شما اوامرى از جانب خدا آورد از امرش سرپیچى کرده از راه حسد گروهى را تکذیب مى‏کنید و گروهى را مى‏کشید؟

همچنین مى‏فرماید: (وَاِذا قیلَ لَهُم امِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالوُا نُؤْمِنُ بِما اُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَرآءَهُ وَ هُوَ الحَقُّ مُصَدِّقا لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ اَنْبیاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ)(7).

و چون به یهود گفته شد ایمان بیاورید به قرآنى که خدا براى (هدایت بشر) فرستاده، پاسخ دادند که تنها به تورات، چون به ما نازل شده ایمان مى‏آوریم و به غیر تورات کافر مى‏شوند در صورتى که قرآن حقّ است و کتاب آنها را تصدیق مى‏کند، بگو اى پیغمبر اگر شما در دعوى ایمان به تورات راستگو بودید به کدام حکم تورات قبل از این پیغمبران را کشتید؟

و باز قرآن مى‏فرماید: (لَقَدْ اَخَذْنا میثاقَ بَنى اسْرائیلَ وَاَرْسَلْنا اِلَیهِمْ رُسُلا کُلَّما جآئَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى اَنْفُسُهُمْ فَریقاً کَذَّبُوا وَ فَریقاً یقتُلوُنَ)(8).

از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم (که خدا را اطاعت کنند) و پیامبرانى بر آنها فرستادیم (که احکام خدا بیاموزند) هر رسولى آمد چون بر خلاف هواى نفس آنها گفت، گروهى را تکذیب کرده و گروهى را کشتند.

عجیب آنکه کشتن پیامبران آنقدر در بین آنها معمول شده بود که صورت طبیعى به خود گرفته بود، چنانچه در روایات است که یهود مابین طلوع فجر تا طلوع آفتاب70 پیامبر را سر بریدند و سپس دکانهاى خود را باز مى‏کردند مثل اینکه هیچ کارى نکرده‏اند(9).

از جمله پیامبرانى که بدست آنها به قتل رسیدند، یحیى و زکریّا(علیهماالسلام) بودند که فقط بخاطر آنکه آنها را از فحشاء و منکرات منع مى‏کردند مستحق قتل شدند.

چنانچه مى‏خواستند (هارون) جانشین حضرت موسى(ع) را به قتل برسانند. و براى عیسى(ع) چوبه‏هاى دار نصب کردند.

و از همه بزرگتر آنکه پیامبر اسلام(ص) را شهید کردند چنانچه در تواریخ مى‏نویسند: پس از فتح خیبر همسر (سلام بن مشکم) یهودى که ظاهرا اسلام آورده بود طعامى از گوشت ران گوسفند مهیّا کرده، و به خدمت رسول اکرم(ص) فرستاد، پیامبر خدا(ص) که هیچ وقت عادت نداشت غذا را تنها میل کند، (بِشر بن براء) را دعوت کرد بِشر هم دست برده و قطعه‏اى از آن گوشت را خورد و مقدارى از آن را جوید، یک مرتبه لقمه را از دهان انداخته، فریاد زد (به خدا قسم که این گوشت به من خبر مى‏دهد که مسموم است) ولى آن زهر آنقدر قوى بود، که بِشر را در همان جا به قتل رسانیده و پیامبر اکرم (ص) را پس از چند هفته شهید کرد(10).

3 ـ دروغ، افتراء، تحریف:

قرآن مى‏فرماید: (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَ ما یُضِلّوُنَ اِلاّ اَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرونَ)(11).

گروهى از اهل کتاب انتظار و آرزوى آن دارند که شما را گمراه کنند، به آرزو نخواهند رسید و این را نمى‏فهمند.

و مى‏فرماید: (یا اَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ اَنْتُمْ تَعْلَمُونَ)(12).

اى اهل کتاب چرا حقّ را به باطل مشبه مى‏سازید تا چراغ حقّ را به باد شبهات خاموش کنید در صورتى که به حقّانیّت آن آگاهید.

(مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیّا بِاَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِى‏الدّینِ وَلَوْ اَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعنا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنا لَکانَ خَیْرا لَهُمْ وَ اَقْوَمَ وَلکِنْ لَعَنَهُمُ‏اللَّهُ بَکُفْرِهِمْ فَلایُؤْمِنُونَ اِلاّ قَلیلاً)(13).

گروهى از یهود کلمات خدا را از جاى خود تغییر داده و مى‏گویند: فرمان خدا را شنیده و از آن سر مى‏پیچیم و (به زبان جسارت با تو خطاب مى‏کنند) مى‏گویند بشنو که کاش شنوا باشى و گویند ما را رعایت کن و گفتار شان زبان بازى و تمسخر به دین است و اگر به احترام مى‏گفتند که ما فرمان حقّ را شنیده و تو را اطاعت کنیم و تو سخن ما بشنو و به حال ما بنگر، آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر. خدا آنها را چون کافر شدند لعنت کرد که به جز اندکى از آنها (لایق رحمت خدا نیستند) ایمان نمى‏آورند.

(... مِنَ‏الَّذینَ هادُوا سَمّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرینَ لَمْ یَأتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ...)(14).

و نیز اندوهگین مباش از یهودانى که جاسوسى کنند، سخنان فتنه خیز به جاى کلمات حق تو به آن قومى که از کبر نزد تو نیامدند، مى‏رسانند (مانند یهودان خیبر) (آنها از دشمنى و عناد به اسلام کلمات حقّ را بعد از آنکه به جاى خود مقرّر گشت) به میل خویش تغییر دهند.

4 ـ مکر و خدعه:

این دو صفت دو عصاى ضخیمى است که همیشه یهود در کارهاى خود بر آنها تکیه مى‏کنند. مکر و خدعه در ذات هر یهودى است، در هرکجا و در هرکارى که انجام مى‏دهد با او همراه مى‏باشد.

قرآن مى‏فرماید: (وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَاللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُالْمکِرینَ)(15).

یهود با خدا مکر کردند، خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد و از همه کس خدا بهتر مکر تواند کرد.

(یا اَیُّهاالرَّسُول لایَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِى‏الْکُفْرِ مِنَ‏الَّذینَ قالُوا آمَنّا بِاَفْواهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ...)(16).

اى پیغمبر غمگین از آن مباش که گروهى از آنان که به زبان اظهار ایمان کنند و به دل ایمان نیاورند به راه کفر مى‏شتابند.

5 ـ مال اندوزى و ثروت پرستى:

وقتى که موسى(ع) براى آوردن الواح به کوه طور رفت و سامرى گوساله‏اى از طلا و نقره براى آنها ساخت، از آن روز تا به امروز ثروت بزرگترین معبود یهود است.

هر یهودى سعى مى‏کند مالهاى جهان را تحت اختیار خود در آورد و ازاین راه اختیار دار مردم باشد.

خداوند متعال مى‏فرماید: (وَلَقَدْ جائَکُمْ مُوسى بِالبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَنْتُمْ ظالِمُونَ)(17).

و با آن همه آیات و دلایل روشن که موسى براى شما آشکار نمود باز گوساله‏پرستى اختیار کردید در غیاب او، که مردمى سخت ستمکار بودید.

(وَ تَرى کَثیرا مِنْهُمْ یُسارِعُونَ فِى‏الاِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ اَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ماکانُوا یَعْمَلُونَ)(18).

بسیارى از آنها را بنگرى که در گناه و ستمکارى و خوردن حرام مى‏شتابند، بسیار کار بدى را پیشه خود ساخته‏اند.

6 ـ پیمان شکنى و نقض عهد:

اگر امکان داشت تا پیمان شکنى را مجسّم کنیم... مى‏بایستى به یهود نگاه کرد. چه پیمانها و عهدهائى را که زیر پا نهادند و شرافت انسانیّت را لگدمال نمودند؟

هنگامى که پیامبر اسلام(ص) خندق را حفر کرد و مانع عبور سپاه کفار شد، یهود (بنى قریظه) که هم پیمان رسول الله(ص) بودند یک جلسه اضطرارى تشکیل داده و با خود قرار گذاشتند، که آنها از پشت بر لشکر اسلام حمله کنند و هم از طرف دیگر کفار بر آنها حمله‏ور شوند تا بدین وسیله اسلام را از ریشه نابود سازند، ولى سرانجام لشکر أحزاب شکست خورد و این بار نوبت این قبیله خائن رسید.

پیامبر اکرم(ص) مدّت25 روز آنها را محاصره کرد، تا بالاخره تسلیم شدند.

بعد از آن700 مرد سلحشور را دربند کرده خدمت پیامبر اسلام(ص) آوردند، پیامبر اکرم فرمود: هرکس را که مى‏خواهید انتخاب کنید تا در باره شما قضاوت کند. آنها (سعد بن معاذ) را که قبلا از همان قبیله خیانت کار بود انتخاب کردند، سعد که طبیعت آنها را مى‏دانست أمر کرد، تا تمام مردها را گردن زده و زنهایشان را اسیر کنند. هنگامى که پیامبر خدا(ص) قضاوت سعد را شنید، فرمود: بخدا قسم حکم تو مطابق حکم خدا بود(19).

7 ـ فساد اخلاق:

فساد اخلاق، یکى از وسائل شرافتمندانه پیشرفت یهود است و به قول هیتلر هر دُملى را که انسان بشکافد خواهد دید که میلیونها یهودى داخل آن مشغول فسادند(20).

قرآن مجید مى‏فرماید: (لُعِنَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ بَنى اِسْرائیلَ على لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنْکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلوُنَ)(21).

کافران بنى اسرائیل به زبان داود و عیسى بن مریم مورد لعن و نفرین واقع شدند که نافرمانى حکم خدا کرده و از حکم حقّ سرکشى کردند، آنها هیچگاه از کار زشت خود (با آن همه پند و اندرز رسولان) دست بر نداشتند و آنچه مى‏کنند چقدر زشت و ناشایسته است.

8 ـ ربا خوارى:

قرآن مجید در این باره مى‏فرماید:

(فَبِظُلْمٍ مِنَ‏الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ اُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیرا وَاَخْذِهِمُ الرِّبوا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَاَکْلِهِمْ اَمْوالَ النّاسِ بِالْباطِلِ وَ اَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ مِنْهُمْ عَذابا اَلیما)(22).

پس به جهت ظلمى که یهود (در باره پیامبران و عیسى(ع) و در حقّ خود) کردند و هم بدین جهت که بسیارى از مردم را از راه خدا منع نمودند، ما نعمتهاى پاکیزه خود را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم و از این جهت که ربا مى‏گرفتند، در حالى که از آن نهى شده بودند، نیز از این رو که اموال مردم را به باطل (مانند رشوه و خیانت و سرقت) مى‏خوردند. و ما براى کافران آنها عذابى دردناک مهیّا ساختیم.

این شمه‏اى از صفات رذیله و برجسته یهود است و شاید همین عادات و روشهاى ناپسند بوده که همیشه آنها را تحت فشار دولتها قرار مى‏داد و همین سبب شد که یهود را از بیشترین کشورهاى جهان اخراج کنند.

در سال1290 میلادى یهود، مردم (انگلستان) را بستوه در آورد، در نتیجه (ادوارد) فرمان داد که همه آنها را از کشور انگلستان بیرون کنند و در اعلامیه‏اى که از طرف او منتشر شد آمده بود که: یهود باید قبل از عید قدسین از کشور انگلستان خارج شوند و چنانچه کسى از این تاریخ خارج نشود او را اعدام کرده و به دار آویزان کنند و جسدش را چهار قسمت بنمایند.

در اثر این فرمان، تعداد16000 یهودى که ساکن انگلستان بودند آنجا را ترک کرده و تمام اموال آنها مصادره شد.

پس از این تاریخ مدّت400 سال ورود یهود به انگلستان ممنوع بود، تا آنکه (کرمویل) در سال1657 میلادى تحت شرائطى اجازه داد که وارد کشور انگلستان شوند(23).

در همین سال براى نخستین بار به یهود اجازه داده شد که اوّلین کنیسه خود را در لندن بنا کنند.

و فقط در سال1674 به یهود (آمریکا) که در آن وقت یکى از مستعمرات بریتانیا بود اجازه دادند که علنا عبادت کنند. و در سال1841 اولین روزنامه یهودى در انگلستان منتشر شد.

در کشور فرانسه (لویس اغسطس) یهود را از آن کشور بیرون کرد و تا مدّت20 سال از ورود آنها جلوگیرى نمود. و در عهد (فیلیپ زیبا) براى دومین بار آنها را از فرانسه بیرون کرده و تمام دارائیهاى آنها را مصادره نمود. و در سال1341 میلادى، مردم بر علیه یهود شورش کرده و هزاران یهودى را سر بریدند، این شورش چندین سال ادامه داشت، بطوریکه در سال1394 یک یهودى در کشور فرانسه وجود نداشت.

در سال1492 به آنها اجازه داده شد که وارد فرانسه شوند، ولى تا اواسط قرن شانزدهم به آنها اجازه سکونت در شهر را ندادند(24).

یهود چندین بار در کشور (آلمان) طرد شدند که آخرین مرتبه بدست هیتلر انجام گرفت و مدّت12 سال وحشت‏ناکترین شکنجه‏ها را از طرف نازیها تحمّل کردند.

ما نمى‏دانیم هیتلر روى چه اساسى آنها را نابود کرد، ولى همین قدر مى‏دانیم که یهود ملتى پست و بى‏شرافت است و انسانیّت از دست او زخمهاى زیادى بر تن دارد و آنچه بر سرش آمده کیفر خونریزیهاى او نخواهد بود.

در کشور (اسپانیا) در تاریخ31 مارس سال 1492 (فردیناند) اعلامیه‏اى صادر کرده و در آن از یهود خواست که تا آخر ماه یولیو این کشور را براى همیشه ترک گویند، در اثر این فرمان تعداد500000 یهودى از اسپانیا خارج شدند.

همچنین از کشورهاى (شوروى سابق، لهستان، ایتالیا، روم، بلغارستان، سویس و مجارستان) یهود چندین بار طرد و اخراج شدند.



1 ـ (الیهود فى ‏تاریخ الحضارات الاولى)، ترجمه عادل، قاهره1950.

2 ـ همان مدرک، صفحه58.

3 ـ سوره بقره، آیه74.

4 ـ سوره مائده، آیه13.

5 ـ این خبر در تمام رادیوها و روزنامه‏ها و جرائد آن زمان منتشر شد.

6 ـ سوره بقره، آیه87.

7 ـ سوره بقره، آیه91.

8 ـ سوره مائده، آیه70.

9 ـ قصص الانبیاء.

10 ـ موقف علماءالاسلام من‏الیهود، صفحه29، مکتب اسلام شماره 3، سال9، صفحه162، معروف این است که پیامبر در موقع بیمارى خود چنین مى‏فرماید: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورد. زیرا اگرچه پیامبر اولین لقمه را بیرون انداخت، ولى آن زهر با آب دهان پیامبر کمى مخلوط شد و روى دستگاههاى بدن آن حضرت اثر خود را گذارد.

11 ـ سوره آل عمران، آیه69.

12 ـ سوره آل عمران، آیه71.

13 ـ سوره نساء، آیه46.

14 ـ سوره مائده، آیه41.

15 ـ سوره آل عمران، آیه54.

16 ـ سوره مائده، آیه41.

17 ـ سوره بقره، آیه92.

18 ـ سوره مائده، آیه62.

19 ـ قصص الانبیاء.

20 ـ (تاریخ آلمانیا الهتلریه)، جلد1.

21 ـ سوره مائده، آیه78 و79.

22 ـ سوره نساء، آیه160 و161.

23 ـ مجله (الآداب)، 11/1957، صفحه43.

24 ـ (خَطَر الیهودیة العالمیة على الإسلام والمسیحیة)، صفحه114.


نظر شما( )
?رضا حریری

شنبه 84/11/8  ساعت 9:7 صبح

یهودیان و جعل نام فلسطین

یهودیان و جعل نام فلسطین

این سرزمین و مردم این خطه را تا سده نوزدهم میلادی «فلسطین» و «فلسطینی» نمی‌خواندند. در متون کهن عهد عتیق، «فلسطینی» به یکی از اقوام مهاجر جزایر دریای اژه اطلاق می‌شد که در اواخر هزاره دوّم پیش از میلاد به سرزمین کنعان حمله کردند و شهر- دولت‌های غزه و اشکلون و اشدود را پدید آوردند. آنان در ستیز با کنعانی‌ها و بنی‌اسرائیل بودند. سردار نامدارشان همان جالوت است که با داوود جنگید و سرانجام داوود تمامی سرزمین اسرائیل را از سلطه ایشان رهانید. کنعانیان (فنیقی‌ها) و اسرائیلیان این مردم را «فلسطینی» می‌خواندند. این واژه دارای ریشه آشوری است و با واژه فارسی «پلشت» یکی است به معنی مردم پست و فرومایه

 در اسناد رامسس سوّم از ایشان با نام «مردم دریاها» یاد شده است به دلیل تعلق‌شان به جزایر دریای اژه. از این قوم، به جز چند نام و واژه، هیچ نشانی بر جای نمانده است. مردم کنونی سرزمین فلسطین از نظر نژادی به‌طور عمده آمیزه‌ای از کنعانی‌ها و بنی‌اسرائیل با فرهنگ اسلامی و عربی هستند. از سده نوزدهم، الیگارشی «یهودی» غرب واژه «فلسطین» را به‌تدریج به فرهنگ جدید وارد کرد برای اطلاق بر مردم بومی این منطقه. در اوایل سده نوزدهم در آلمان واژه «فیلیستر» رواج یافت به معنی انسان بی‌فرهنگ، وحشی و نافرهیخته. واژه‌های philistinus لاتین و philistin فرانسه وphilistine انگلیسی به همین معناست. در اواخر سده نوزدهم واژه «فیلیستین»، به معنی وحشی، در زبان انگلیسی رواج یافت به‌ویژه توسط ماتیو آرنولد در کتاب فرهنگ و آنارشی. در سال 1922 دولت دیوید لویدجرج، که به شدت در زیر نفوذ یهودیان صهیونیست قرار داشت، نام «فلسطین» را به نام رسمی سرزمین قدس بدل کرد و سر هربرت ساموئل را به عنوان کمیسر عالی «فلسطین» منصوب نمود. به این ترتیب، مردم مسلمان و بومی منطقه با مهاجران غاصب عهد عتیق، که در فرهنگ یهودی و مسیحی و اسلامی وجهه‌ای منفی دارند، یکی معرفی شدند. این نام نیز اکنون چنان رواج یافته که با آن نمی‌توان کاری کرد.
عبد الله شهبازی


نظر شما( )

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

کاریکاتور های آخرالزمانی (6)
[عناوین آرشیوشده]

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

29308

بازدید امروز

10

بازدید دیروز

0

حضور و غیاب
یــــاهـو


 RSS 


 درباره خودم


 لوگوی وبلاگ

سوشیانت

 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 آرشیو

دی 84
کاریکاتورهای آخرالزمانی
معرفی مهدی یار
انجیل برنابا چیست؟
معرفی یهود
موعود در آیین بودا
آرماگدون
کابالا
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1385

لوگوی دوستان

" alt="سایت موعود - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >

آوای آشنا

اشتراک